مناجات ماه رمضانی و روضۀ حضرت عباس علیه السلام
گرچه بین ما حجاب معصیت حائل شده لطف عامت باز هم حال مرا شامل شده لابه لای بـنـدگـان خـوبت ای رب کـریم بندهای درمانده در مهمانیات داخل شده من همان عبد پشیمانم که عمری میشود در میان خوابِ جهل از محضرت غافل شده شرّ من از این طرف هرچه به سویت شد بلند خیر تو از آن طرف سویم فقط نازل شده تو خودت من را به عفوت پُر توقع کردهای هر زمان که کار من در معصیت مشکل شده گریهام خون دل هجرانم از ذکر شماست این دو قطره آبرو با خون دل حاصل شده قـطرهای ناچـیزم و دریا حسابـم میکنی بـاز هـم آقـاییات خـرج من سـائـل شـده عمر من در دوری از صاحب زمان طی گشت و رفت سالهـا داغ فـراقـش عـقـدهای بر دل شده آبروی روزه و حج و نماز من علی است با ولای مـرتضی هر طاعـتم کامل شده بر من هجران زده، ای مهربان خرده مگیر قـبلهام سوی نجـف امشب اگر مایل شده مطمئـنـم فـاطـمـه آن را خـریـده از ازل روضهای که نذر چشمان ابوفاضل شده حرف از سقای عطشانی است که در علقمه خاک ها با قطره قطره شرمِ مشکش گِل شده وای از آن پیکر که غرق تیر با ضرب عمود از فرس بیدست بر روی زمین نازل شده پـارههـای پـیـکـر خـونـیِّ سـقـای حــرم قـسـمـت سـر نـیــزۀ بــرنــدۀ قـاتـل شـده نه عـلی اکـبر برایش مانـده نه سـقا دگر عـمۀ سـادات تنها خیـره بر محـمـل شده |